عوامل ترس کدامند؟
برای شروع ابتدا باید به مفهوم ترس بپردازیم و بگوییم که ترس در معنا و مفهوم یعنی چی؟
ترس احساسی معمولاً ناخوشایند اما طبیعی است که در واکنش به خطراتِ واقعی ایجاد میشود.
ترس را از دلشوره و اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ میدهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس به رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب، ناشی از تهدیدهایی خواهد بود که مهارناپذیر و غیرقابل اجتناب تلقی میشوند. ترس معمولاً با درد ارتباط دارد. مثلاً کسی از ارتفاع میترسد، چه، اگر از ارتفاعی بیفتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریهپردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهادهاند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است (نظیر شادمانی و خشم). ترس از سازوکارهای بقا است و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی میدهد.
عوامل ترس مهمترین علل ترس هستند و شایع ترین این اتفاق عبارت است از :
تغییر پارادایم
عدم شناخت
فوبیا
وراثت
پاردایم چیست؟گوواره یا پارادایم، سرمشق و الگوی مسلط و چهارچوب فکری و فرهنگی است که مجموعهای از الگوها و نظریهها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل دادهاند. هر گروه یا جامعه، «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگووارهای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف میکند. پارادایم از جدیدترین مصادیق است که وارد حوزه فلسفۀ علم جامعهشناسی شدهاست. الگووارههایی که از زمانهای قدیم موجود بودهاند از طریق آموزش محیط به افراد، برای فرد به صورت چارچوبهایی «بدیهی» در میآیند. در واقع پارادایم «… الگوی داوری شایع و موجه و مورد مراجعه برای رد یا قبول افکار هستند و شامل الگوهای منطقی، منطقی-احساسی و فقط احساسی، الگوهای فکری فردی، گروهی و عمومی میشوند. شرط لازم و کافی برای تشکیل یک پاردایم، این است که یک الگوی داوری، مقبول و مورد مراجعه باشد. به عبارت دیگر، هر آنچه رفتار پارادایمی داشته باشد، پارادایم است. رفتار پارادایمی عبارت است از: در چمبره (میان) گرفتن داوریهای ادراکی، توسط یک الگو برای یک مدت طولانی. پس هر آنچه بتواند مجموعهای از داوریهای ادراکی یک فرد یا جامعه را در چمبرهٔ (آغوش) خود بگیرد و مدتها پایدار بماند، پارادایم است. پارادایمهای غیر ارتکازی، متکی به رفتار ادراکی و علمی فرد و جامعه هستند: این که ایشان چیزی را پارادایم قرار دهند یا نه.»
درابتدا باید گفت پارادایم یک دیوار نادیده و فرضی است که مابطور ناخوداگاه با آن تعامل داریم و آن را تعریف میکنیم و همچنین ممکن است از آن به صورت ناخوداگاه پیروی کنیم .
برای مثال :اولین باری که دریا را مشاهده کردید یا اولین باری که برف را لمس کردین یا اولین باری که یک اتفاق جدید را تجربه کردید و …. همه و همه جز تفکرات حاکم(پارادایم) است. شناخت پارادایم ها بسیا مهم است
بطور واضح اگر کسی از شما بخواهد که ویژگی های برف را برایش توضیح دهید چه میگویید؟؟
احتمالا بگوویید یک شی سفید و سرد که هنگام سرد بودن هوا ایجاد میشود یا بگویید”یعنی تو نمیدانی برف چیست؟” این کاملا مشخص است و هیچ کسی چنن سوالی را نمیپرسد .
اما فکر کنید که کودکی هستین که برای اولین بار برف را لمس میکنید چه حسی خواهی داشت.؟؟
یا اولین بار هست که دریا رامشاهده یا اولین باری هست که کوه و… لمس میکنید و با آن تعامل دارین.
قطعا این موارد برای شما نازگی دارد و عجیب است
انسان بطور داتی از پارادایم ها محیط پیروی میکند و تازمانی که پارادایم های معموا را ببیند برایش خطری محسوب نمیشود و دچار شک تر س و اظتراب نمی شود.
یکی از علت های ترس همین تغییر پارادایم ها است بطور مثال:زمانی که دوست شما شما را میترساند یا زمانی که یک فیلم ترسناک را مشاهده کردید یا زمانی که درخانه تنها هستید و…..
فکر میکنید چه اتفاقی در این شرایط می افتد چرا زمانی که از خواب تازه بیدار شده اید انقدر که از دیدین یک فیلم ترسناک در شب مشاهده کردید نمی ترسید حتی اگر آن فیلم را در صبح هم ببینید باز هم انقدر نمی هراسید که همان فیلم را در شب ببینید یاهمان قدر که از دوستتان که سی میکند شما را در خانه بترساند بیشتر میترسید تازمانی که همان وضعیت در پارک اتفاق بیافتد فکر میکنید علتش چیست ؟
وقتی شما به آلوچه لواشک و ترشک و خوراکی های این چنینی فکر میکنید خود بخود دهانتان شروع به ترشح ماده ای ترش میکند این اتفاق به دلیل پاردایم از پیش گذشته شما و تجربه شما از خوردن این خوراکی ها است و شما از این وضعیت آگاه هستید و جای نگران نیست!!
دقیقا مصداق این شرایط زمانی است که شما در حال تماشا فیلم ترسناک هستید احساس میکنید که پشتتان (پهلو .کمر) سرد شده و انگار که کسی دارد شما را نگاه میکند یا صداهای خاصی را میشنوید و…
این اتفاق حالت طبیعی پارادایم ترس از فیلم است هر اتفاقی یک پاردایم طبیعی دارد که زمانی که آن تغییر کند شما دچار حس ترس دلشوره نگرانی شگفت زدگی و… میشوید (مثال برف سیاه را که بالا توضیح داده شد بیاد بیاورید )
زمانی که در خانه هستید و شما میدانید که فقط شما در خانه هستید وکس دیگری نیست ذهن شما شرایط این پارادایم را به خود میگیرد حال اگر دوستتان قایم شده باشد و با ماسک دلقک ناگهان روبروی شما قرار گیرد و بخواهد که شما را بترساند شما به شدت میترسید (سیستم عصبی شما پیام های خطر آنی را مخابره میکند که خروجی ممکن است یک جیغ بلند یا یک حرکت سریع دست یا بستن چشم و غیره باشد) چون انتظار این پاردایم با این شرایط رانداشتید.
عدم شناخت
دومین عامل ترس عدم شناخت است انسان تا زمانی که از چیزی آگاهی نداشته باشد نسبت به ان احساس خوبی ندارد و گارد خواهد گرفت
بطور مثال اگر شما د ر پارک یک گربه ببینید بشتر میترسید یا یک مار ؟؟ یا اگر در خیابان یک ماشین ببینید بیشتر تعجب میکنید یا یک شتر ؟؟
آیا مار ترسناک است یا یک گربه ؟ به این سولات برای درک بهتر محتوا در ذهن خود جواب دهید .
ما از گربه کمتر میترسیم چون نسبت به آن شناخت داریم برای مثال میدانیم که(( چگونه صدایی دارد انواع آن کدامند چه میخورد چگونه حمله و دفاع میکند و…)) که این اگاهی به نسبی شناخت افراد از این حیوان ممکن است کمتر یا بیشتر باشد حال ما از مار په میدانیم ؟ آیا اکثر ما میدانیم که (( انواع مار ها کدامند چه میخورند چگونه حمله و دفاع میکند چگونه سم نیش میزند و چه صدایی دارد )) اکثرما این حیوان را فقط در مستند های حیات وحش دیده ایم که جانور خطرناکی است و شکارچی بیرحمی است حال تصور کنید که از ابتدا مار را این گونه حیوانی میشناختیم ((مارها مجودات فوا داری هستند و قدرت بینایی فوق العاده دارند و سریع هستند و بسیار بانمک و شیرین هستند و هنگام خوشحالی دمشان را تکان میدهند)) آیا با این تعاریف اگر فکر کنیم که از اولیین باری که نام این حیوان را شنیدیم کتر کسی هست که دیگر از مار بترسد
به همین دلیل مارگیر از مار نمیترسد چون ویژگی های این حیوان خطرناک را میشناسد مثلا میداند که هرنوع ماری چگونه حمله میکیند و اطلاعات علمی و تجربی دیگر که ما ها راجبش بی اطلاع ایم .
مثال دیگر(( رانندگی برای ما امری آشنا است ولی آیا همه میتوانند مانند رانندگی شتر سواری کنند و همه با این حیوان (شتر) آشنایی دارند ؟
فوبیا
سومین عامل ترس فوبیا است .
فوبیا یا هراس زدگی ترسی است غیرواقعی، شدید و طولانی مدت از یک جسم، شخص، حیوان یا موقعیت. فوبیا نوعی اختلال اضطراب است. شخصی که فوبیا دارد یا سعی می کند از چیزی که ترس ایجاد میکند اجتناب کند یا آن را با اضطراب و پریشانی فراوان تحمل می کند.
بعضی از فوبیاها بسیار خاص و محدود هستند. برای مثال، یک شخص ممکن است فقط از عنکبوت (arachnophobia) یا گربه (ailurophobia) بترسد. در این مورد، شخص با دوری کردن از چیزی که می ترسد، نسبتا بدون اضطراب زندگی می کند. بعضی دیگر از فوبیاها در مکان ها یا موقعیت های گسترده تر دردسرساز می شوند. برای مثال، علائم ترس از ارتفاع (acrophobia) می تواند با نگاه کردن به بیرون از پنجره اداره یا با رانندگی روی پل های مرتفع بروز کنند. ترس از فضاهای محصور یا تنگناهراسی (claustrophobia) می تواند با سوار شدن به آسانسور یا استفاده از دستشویی کوچک تشدید شود. افرادی که این فوبیاها را دارند ممکن است نیاز به ایجاد تغییرات چشمگیر در زندگی خود باشند. در موارد شدید، فوبیا ممکن است عامل تعیین کننده اشتغال، محل کار، مسیر رانندگی، فعالیت های اجتماعی و تفریحی، یا محیط خانه شخص باشد.
بیشترین علت این پدیده ریشه در ترس های کودکی دارد .!
فوبیا معمولا بسیار سخت از بین میرود چون ریشه عمییقی و تاثییر بسیاری در روان فرد و جسم او میگذتارد .
بیشتر کسانی که فوبیا دارند به یک شی مثلا (تاریکی ,ارتفاع ترس ار حیوانات و حشرات ,فضای بسته و…) ریشه در گذشته و معمولا د دوران کودکی که هنگام تشکیل شخصیت و خلقوخو متفاوت افراد هست
مثلا اگر شما از یک خانومی که از گربه میترسد علتش را بپرسید ممکن است او بگوید((من در بچگی عاشق گربه ها بودمو کلی گربه نگهداری میکردم بهشون غذا میدادامو … ولی یه روز یه گربه سیاه منو گاز گرف یا چنگ انداختو.. ))
از اون روز هروقت گربه میبینم یه استرس خاصی میگیرم . یا اگر از کسی که از فضای بسته میترسد بپرسید میگوید ممکن است بگوید (( من در بچگی خیلی بازی گوش بودم و روزی در آپارتمانمون حدود یک ساعت به دللیل باز نشدن در آسانسور گیر کردم هر چقدر گریه کردمو جیغ زدم کسی صدامو نشنید و….)) یا موارد مشابه .
وراثت
یکى از عوامل ترس ممکن است مسئلۀ ژنتیک و وراثت باشد. اگر پدر یا مادرى ترسو باشند، فرزند آنها نیز معمولاً ترسو خواهد بود.
ترس والدین نه تنها بعد از ولادت در تشکیل ساختار وجودى فرزند مؤثر است و فرزند را ترسو مىکند. بلکه در بخش قبل از ولادت و دوران جنینى و حتّى در قبل از نقل و انتقال نطفه ترس اولیاء بر کودکان و در بسیارى از مواقع در ایام کودکى، نوجوانى و جوانى نیز ترس اولیاء بر کودکان تأثیر خواهد داشت.
ترس های وراثتی معمولا ممکن است خطراتی یا استرس های والدین یا فرزندان یا هردو را در بر بگیرد
مثلا ممکن است که مادری از سگ ها بترسد ولی پسرش در حیاطشان سگ نگهدارند ! یا پدری از ارتفاع بترسد ولی پسرش خلبان باشد یا …
بنابراین مهمترین چیز برای مقابل با ترس شناخت عوامل آن است که در این مقاله شرح داده شد